پول حرام و زیارت امام رضا; چرا برخی شهید می شوند و برخی نه

ساخت وبلاگ

گروه فرهنگی سمعک نیوز:  خیلی از مردم هستند که ادعای لقمه حلال را دارند.

وقتی حرف می زنند به کلام رسول خدا اشاره می کنند که «اگر عبادت ده قسمت داشته باشد، نُه قسمت آن به دست آوردن روزی حلال است. »

اما برخی از همین مردم، وقتی در اداره و محل کار حضور دارند، بدون توجه به این مطلب، ساعتها مشغول کارهای شخصی و صحبت با موبایل و…می شوند.

برایشان هم مهم نیست که با این کار، حقوق دریافتی خود را دچار مشکل می کنند.

پدر ما جدای از اینکه شخصیت مذهبی و مومن داشت، در عمل به ما آموخت که مراقب پول حلال باشیم.

این حکایتی که نقل می کنم، بعد از گذشت چهل سال هرگز فراموش نمی کنم.

حدود سال ۱۳۵۵ بود. با پیکان پدرم، همراه با خانواده عازم مشهد بودیم.

در یکی از پمپ بنزین های بین راه توقف کردیم. پدر مشغول زدن بنزین شد. یک اسکناس به من داد و گفت: پول بنزین را به متصدی جایگاه بده و بقی هاش را بگیر.

آن زمان من هشت سال داشتم. پدر با دادن برخی مسئولیت های کوچک، سعی می کرد ما را برای آینده تربیت کند.

حدود سی لیتر بنزین زدیم. من هم پول بنزین را دادم و بقیه اش را گرفتم. همگی سوار شدیم و حرکت کردیم.

حدود صد کیلومتر از جایگاه دور شدیم.
پدر به من گفت: مجید بقیه پول بنزین رو گرفتی؟

گفتم: بله، این هم بقیه پول.

پدر تا مبلغ را دید گفت: اشتباه نمی کنی؟ همین مبلغ را داد؟ با پول های توی جیب خودت قاطی نشده؟

گفتم: نه همین است.

پدر ماشین را به کنار جاده برد و متوقف کرد! دقیق پول بقیه و مقدار بنزین را حساب کرد.

بعد با عصبانیت به من گفت: چرا دقت نکردی. باید به شما پنج تومان بقیه می داده، اما ده تومان داده. پنج تومان اضافه است.

گفتم: خُب ما که اشتباه نکردیم، خودش اشتباه کرده.

پدر با ناراحتی گفت: این اضافه پول حرام است. نباید در زندگی ما وارد شود.

بلافاصله از توی آینه به جاده نگاه کرد و دور زد.

شاید باورش سخت باشد اما صد کیلومتر به عقب برگشتیم و دوباره به همان جایگاه آمدیم.

پدر باعصبانیت به متصدی جایگاه ۵ تومان را تحویل داد و گفت: چرا دقت نمی کنی؟ چرا مردم را اذیت می کنی؟

طرف جا خورد و گفت: مگه چی شده؟

پدر گفت: صد کیلومتر رفتم و برگشتم. به خاطر شما. اگر ۵ تومان اضافه نمی دادی اینطور نمی شد.

متصدی گفت: حاجی فدای سرت، خُب تو راه برگشت می آوردی.

پدر هم صدایش را پایین آورد و گفت: من نمی دونم تا یه ساعت دیگه زنده هستم یا نه، اون وقت با پول حروم برم زیارت امام رضا ع و …

آن روز تمام خانواده شاهد بودیم که پدر، چه درس بزرگی به ما آموخت.

درس عملی در زمینه رزق حلال.

با استفاده از کتاب (قرار یکشنبه ها) گروه شهید ابراهیم هادی

سی نیوز...
ما را در سایت سی نیوز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mnmn cnews بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 30 اسفند 1395 ساعت: 20:53